این جمله رو بارها از برخی از اطرافیان شنیدیم که میگن عشق دردناکه. وقتی به دنبال چرای این جمله بر میایم علت بسیار واضح و روشن جلوهگر میشه. برای برخی از انسانها عشق دردناکه چون برای سعادت راه میآفرینه. عشق دردناکه٬ چون دگرگون میکنه. بله عشق خود دگرگونیست. هر دگرگونی میتونه دردناک باشه٬ چون کهنه به خاطر نو ناگزیره رها بشه. کهنه آشناست٬ ایمن٬ بیخطره٬ اما نو مطلقا ناشناختهست و فرد در هنگام عاشقی در اقیانوسی از ناشناختهها در حرکت خواهد بود. با نو ذهنیت از بین میره و کاملا بی مصرف میشه٬ اما با کهنه ذهن حاکم و فرمانروا خواهد بود چرا که همیشه پیشفرضهایی وجود خواهد داشت. بدین سبب٬ ترس پایدار میشه و با رها کردن دنیای کهنه٬ راحت٬ بی خطر٬ درد هویدا میشه. این درد٬ همون دردیه که نوزاد هنگام خروج از زهدان مادر احساس میکنه. این درد همون دردیه که پرنده برای نخستین بار کوشش رو برای پریدن تجربه میکنه. ترس از ناشناختهها و ترک ایمنی آشنا٬نا امنی ناشناخته و غیر قابل پیشبینی را سبب خواهد شد. طلا اگه بخواد سره باشه٬ ناگزیره از میون آتش بگذره. و عشق آتشه. به سبب درد عشق٬ میلیونها نفر از مردم زندگی بیعشقی رو تجربه میکنند. آنان رنج میبرند٬ اما رنجی بیهوده. رنج عشق٬ دردکشیدنی بیهوده نیست. چرا که در این رنج بردن در حقیقت رهایی از نفس حاصل میشه. ما انسانها همیشه نفس رو پروروندیم از اون همانند یک گنج مراقبت کردیم. اون رو آراستیم و پیوسته ارج گذاشتیم حال که میخوایم بخاطر عاشق بودن از بند اون رها بشیم٬رها شدن از چیزی که محصول تمامی زندگی ما بوده٬ بله دردناکه اما زیباست.
به امید رهایی از بندهای زندگی
نیوشای سخن
پنجشنبه 8 بهمنماه سال 1383 ساعت 04:18 ق.ظ
نیوشا جان درود..گنجینه فکری انسان از ابتدای زایش درست مثل یک کتابچه چند ده هزار برگی سفید است..واین ما هستیم که برگهای آن دفترچه را در دوران زندگی می نویسیم.وقتی هم که مردیم آن دفتر از بین می رود..مگر اینکه در دفتر خاطرات دیگران چیزی نوشته باشیم که آن تا مدتی می ماند.از همین جاست که فرق خوبان ویلیدان معلوم می شود.چراکه نایاکان دفتر دیگران را خط خطی می کنند!!!خدا و یا هر اسم دیگر هم در این کار نقش ندارد.موفق باشی.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام وقتی که به عشقت نرسی دردناک است
www.iransat.tk
ایران ست را دیده اید؟
نیوشا جان درود..گنجینه فکری انسان از ابتدای زایش درست مثل یک کتابچه چند ده هزار برگی سفید است..واین ما هستیم که برگهای آن دفترچه را در دوران زندگی می نویسیم.وقتی هم که مردیم آن دفتر از بین می رود..مگر اینکه در دفتر خاطرات دیگران چیزی نوشته باشیم که آن تا مدتی می ماند.از همین جاست که فرق خوبان ویلیدان معلوم می شود.چراکه نایاکان دفتر دیگران را خط خطی می کنند!!!خدا و یا هر اسم دیگر هم در این کار نقش ندارد.موفق باشی.