به گاه سالخوردگی ٬ آن هنگام که موها خاکستری شده و خواب وجودت را فرا میگیرد و در کنار آتش ٬ آرام به خوابی سبک در می افتی٬ کتاب را زمین بگذار و زمانی را به یاد آور که در چشمهایت نگاهی آرام موج میزد و سایههای عمیق به آن حالت میبخشید. چه بسیار کسان که در آن لحظات شکوهمند تو را دوست داشتند و عاشق زیبایی تو بودندُ عشقی راستی یا دروغین. لکن مرد زائری بود که روح تو را دوست میداشت و عاشق غم های چهره همواره در تغییرت بود و با دلسوزی زیر لب افسوس میخورد که عشق چگونه گریخت و بربلندای کوهساران سر به فلک کشیده نشست و خود در میان انبوه ستارگان پنهان کرد.
این متن نیاز به توضیحی نداره خود واژه ها گویا هستند از حس درون
نیوشای سخن
دوشنبه 12 بهمنماه سال 1383 ساعت 04:46 ب.ظ
نیوشا جان...بادرود و تشکر فراوان..مگرنه اینکه عشق نهایت دوست داشتن است؟؟؟اگه قبوله...تنها رابطه بین مادر و فرزند است که در نهایت دیدن و قابل لمس کردن است.دیگر عشق ها حتی عشق به خدا قابلیت تغییر دارند و برای برخی ها هم که چنین عشقی وجود خارجی ندارد!!ولی عشق مادر به فرزند دیدنی وغیر قابلیت تغییر است..یعنی همه مادران باهر عقیده و سلیقه ای به فرزند خویش عشق می ورزند!!یس این عشق جاوید غیر قابل تغییر و بی انتهاست..دیر یا زود امید وارم مادر شوی و عملا بدین نتیجه برسی..موفق باشی
وای خدای من! فوق العاده بود. خاتون مهر چه زیبا نوشتید! سرشار از عشق و احساس. یه لحظه دلم گرفت ولی عمیق و دلنشین بود. پاینده باشی و قلمت شکوفا. دوستت دارم
نیوشاجان با درود فراوان...دادداشت شما را در اظهار نظر راجع به عشق دریافت کردم و فورا بگونه ای کوتا ه جواب دادم من در باره نظر خودم در باره والاترین عشق دادداشتی در وبلاگم گذاشته ام که می توانی بخوانی و نظر بدهی...در این یادداشت می خواهم به نکاتی اشاره کنم که بی شک شما با تیز هوشی آنها را کامل خواهی کرد..دوست خوبم منظور شما از مقدس بودن عشق چیست؟ آیا از عشق فیزیکی{قابل دیدن-قابل لمس کردن} سخن می گوئید یا عشق متا فیزیکی؟ در مورد عشق متافیریکی ما در ابتدا بایستی به تعریفی نزدیک و یا مشترک از این مقوله برسیم که خود مهلتی مناسب می طلبد{من در این مورد هم آمادل تبادل اندیشه هستم} و لی در مورد عشق های فیریکی من یس از چند دهه جستجو و کنکاش بدین نتبجه رسیدم که والا ترین وبا ارزش ترین و بقول شما مقدس ترین عشق ...عشق مادر نسبت به فرزند است..چرا؟مادر از صفردرجه{نطفه} با موجودی دیگر که در درون خود بزرگ می کند ارتباطی بسیار نزدیک و عاشقانه بر قرار می نماید!!! از وجود و هستی خود او را تغذیه می نماید در حقیقت فرزند او به مرور جزئی از وجود و هستی او می گردد...بعد توجه کافی کنید به مک زدن یستان مادر بوسیله فرزند و خوردن شیر یعنی شیره فشرده مقوی ترین ویتامین ها!!از جسم و نای و توان مادر...واز همین جاست که نزدیک ترین رابطه بین دو نفر ایجاد می شود و این عشق و رابطه نزدیک و عاشقانه تا مرگ جزئی از وجود مادر است...بقول ایرج میرزا:شبها بر گاهواره منبیدار نشست و خفتن آموخت..به باور من که طعم شیرین برخی دیگر ار عشق ها را نیز چشیده ام والا تر و گران سنگ تر از این عشق وجود ندارد..برای تو نازنین بهترین آرزوها را دارم .بدرود تا دگربار..
نیوشا جان درود...باآرزوی بهترین ها برای تو نازنین..یادداشت شما را خواندم ممنون..کاشکی مهلتی دست می داد که من و شما در کنار هم می نشستیم و ساعتها در مورد موضوع های مختلف به تبادل اندیشه می یرداختیم....گوئیا در مودر عشق ما ظاهرا با هم اختلاف داریم؟؟ ولی به باور من این گونه نیست..یک جای گفتگوی ما یک گره کوچک خورده و ما باید آنرا باز کنیم..حال لطفا به این سئولهای من در صورت امکان جواب دهید..۱- آیا به باور شما عشق مورد نظر شما هیچ گونه ار تباطی با احساس- عاطفه و غریزه دارد یا نه؟ -۲- عشق مورد نظر شما فیزیکی است یا متا فیزیکی؟ و اگر چیزی غیر این دو آنرا بگونه ای روشن که برای من نو آموز قابل فهم باشد بیان کنید.البته فراموش نکنید که من هنوز عشق های متافیزیکی را باز و تشریح نکرده ام..و خلاصه مطلب لطفا کمی باز تر سخن بگوئید تا برای افراد در حال آموزشی چون من قابل درک باشد.همیشه تندرست و هم چنان جستجو گر باشید...
نیوشا جان درود برشما...برایت به ترین آرزوها را دارم..من یک وبلاگ تازه در مورد ریشه یابی زن ستیزی گشوده ام خرسند می شوم که سری بزنی بخوانی و مرا رهنمون دهی و اگر راه را مناسب دیدی به دوستان هم توصیه کنی...آدرس::www.talashgar.blogsky.com
نیوشا جان...بادرود و تشکر فراوان..مگرنه اینکه عشق نهایت دوست داشتن است؟؟؟اگه قبوله...تنها رابطه بین مادر و فرزند است که در نهایت دیدن و قابل لمس کردن است.دیگر عشق ها حتی عشق به خدا قابلیت تغییر دارند و برای برخی ها هم که چنین عشقی وجود خارجی ندارد!!ولی عشق مادر به فرزند دیدنی وغیر قابلیت تغییر است..یعنی همه مادران باهر عقیده و سلیقه ای به فرزند خویش عشق می ورزند!!یس این عشق جاوید غیر قابل تغییر و بی انتهاست..دیر یا زود امید وارم مادر شوی و عملا بدین نتیجه برسی..موفق باشی
سلام عزیز مرسی که من قابل میدونید و به بلاگم افتخار میدید
وای خدای من! فوق العاده بود.
خاتون مهر چه زیبا نوشتید! سرشار از عشق و احساس. یه لحظه دلم گرفت ولی عمیق و دلنشین بود.
پاینده باشی و قلمت شکوفا.
دوستت دارم
نیوشاجان با درود فراوان...دادداشت شما را در اظهار نظر راجع به عشق دریافت کردم و فورا بگونه ای کوتا ه جواب دادم من در باره نظر خودم در باره والاترین عشق دادداشتی در وبلاگم گذاشته ام که می توانی بخوانی و نظر بدهی...در این یادداشت می خواهم به نکاتی اشاره کنم که بی شک شما با تیز هوشی آنها را کامل خواهی کرد..دوست خوبم منظور شما از مقدس بودن عشق چیست؟ آیا از عشق فیزیکی{قابل دیدن-قابل لمس کردن} سخن می گوئید یا عشق متا فیزیکی؟ در مورد عشق متافیریکی ما در ابتدا بایستی به تعریفی نزدیک و یا مشترک از این مقوله برسیم که خود مهلتی مناسب می طلبد{من در این مورد هم آمادل تبادل اندیشه هستم} و لی در مورد عشق های فیریکی من یس از چند دهه جستجو و کنکاش بدین نتبجه رسیدم که والا ترین وبا ارزش ترین و بقول شما مقدس ترین عشق ...عشق مادر نسبت به فرزند است..چرا؟مادر از صفردرجه{نطفه} با موجودی دیگر که در درون خود بزرگ می کند ارتباطی بسیار نزدیک و عاشقانه بر قرار می نماید!!! از وجود و هستی خود او را تغذیه می نماید در حقیقت فرزند او به مرور جزئی از وجود و هستی او می گردد...بعد توجه کافی کنید به مک زدن یستان مادر بوسیله فرزند و خوردن شیر یعنی شیره فشرده مقوی ترین ویتامین ها!!از جسم و نای و توان مادر...واز همین جاست که نزدیک ترین رابطه بین دو نفر ایجاد می شود و این عشق و رابطه نزدیک و عاشقانه تا مرگ جزئی از وجود مادر است...بقول ایرج میرزا:شبها بر گاهواره منبیدار نشست و خفتن آموخت..به باور من که طعم شیرین برخی دیگر ار عشق ها را نیز چشیده ام والا تر و گران سنگ تر از این عشق وجود ندارد..برای تو نازنین بهترین آرزوها را دارم .بدرود تا دگربار..
نیوشا جان درود...باآرزوی بهترین ها برای تو نازنین..یادداشت شما را خواندم ممنون..کاشکی مهلتی دست می داد که من و شما در کنار هم می نشستیم و ساعتها در مورد موضوع های مختلف به تبادل اندیشه می یرداختیم....گوئیا در مودر عشق ما ظاهرا با هم اختلاف داریم؟؟ ولی به باور من این گونه نیست..یک جای گفتگوی ما یک گره کوچک خورده و ما باید آنرا باز کنیم..حال لطفا به این سئولهای من در صورت امکان جواب دهید..۱- آیا به باور شما عشق مورد نظر شما هیچ گونه ار تباطی با احساس- عاطفه و غریزه دارد یا نه؟ -۲- عشق مورد نظر شما فیزیکی است یا متا فیزیکی؟ و اگر چیزی غیر این دو آنرا بگونه ای روشن که برای من نو آموز قابل فهم باشد بیان کنید.البته فراموش نکنید که من هنوز عشق های متافیزیکی را باز و تشریح نکرده ام..و خلاصه مطلب لطفا کمی باز تر سخن بگوئید تا برای افراد در حال آموزشی چون من قابل درک باشد.همیشه تندرست و هم چنان جستجو گر باشید...
نیوشا جان درود برشما...برایت به ترین آرزوها را دارم..من یک وبلاگ تازه در مورد ریشه یابی زن ستیزی گشوده ام خرسند می شوم که سری بزنی بخوانی و مرا رهنمون دهی و اگر راه را مناسب دیدی به دوستان هم توصیه کنی...آدرس::www.talashgar.blogsky.com
سلام ممنونم که نظرتون برام نوشتی عزیزم اکه میشه به من کمک کنید مثل شما تو کارم موفق بشم ممنون