نوعی نقاشی

 

 

سایه ی گلها، روی کرکره ی پنجره م افتاد، آفتاب در شرف غروب کردنه. بارها به تشکیل سایه ها فکر کرده م، آیا سایه ها نوعی نقاشی هستند؟

 

برای اینکه تصویر یک شئ رو بکشم، ساعتها تلاش کردم اما اون چیزی که بر روی کاغذ کشیده شد، شباهت زیادی به شئ نداشت. ولی وقتی خود شئ رو در مقابل نور گرفتم، فورا سایه اش رو درست بشکل خودش دیدم، تشکیل سایه در چند هزارم ثانیه انجام شد.

 

برام عجیبه، گاهی ناگهان دنیایی که سالها در اون زیستم، بنظرم عجیب و بیگانه میاد، چند میلیون آدم تا امروز به عجایب این زمین فکر کردن؟

 

سایه، نور، مرگ، قبل از تولد، آفرینش، سرنوشت، خوابها، گیاهان و حیوانات!

اینهمه نوشتار!

اینهمه کتاب!

بازم ساخت سایه مجهوله، بازم معمای خواب گشوده نشده و بازم پیچیدگی بدن انسان در جستجو ه

دنیای قبل از تولد و بعد از مرگ همچنان مجهول مونده.

 

ما حتی خودمون رو نشناختیم، چه کسی میدوند که منظور از خلقت چیه؟

 

اسمشو فلسفه میذارن. آیا سایه ها کار نقاش توانایی چون نور نیستن؟ اونهم بدون صرف زمان، بدون داشتن مکان و جسم؟

سایه ها میآنو میرن و وجودشون و حیاتشون به وجود نور وابسته است، ولی نور چیه؟

از کجا می یاد؟

 به کجا می ره؟

 آیا در سایه ها حیاتهای موجودن؟ همونطور که در بدن ما حیاتهای بیشماری وجود دارن؟

در نور چی؟

آیا همه ی اون چیزایی که در دنیا هست، درونشون رو میشناسیم یا دیدیم؟

 

تئوریها نوشته میشن و بعد خط میخورن.

 

آفتاب میره که غروب کنه، سایه ها گسترده تر و بلندتر شدن و نیز سرتاسر کرکره را پوشوند.

 

در پناه معبد عشق

 

 

پنج پیشنهاد  :

*پیشنهادی دلپذیر یک : آشپزی در  سایت پارس پلانت *

*پیشنهادی دلپذیر دو : نقد فیلم در  سایت پارس پلانت *

*پیشنهادی دلپذیر سه : موزیک های روز در  سایت پارس پلانت *

*پیشنهادی دلپذیر چهار : حکایت کوزه و سقا در سایت پارس پلانت *

*پیشنهادی دلپذیر پنج : راستی، چرا، چگونـــه در سایت پارس پلانت *