پیدایش نوروز (۲)


با سپاس و قدردانی از همه ی عزیزانم بخش دوم پیدایش نوروز رو خدمتتون عرض میکنم باز هم امیدوارم که راهنماییم بفرمایید.

در دربار پادشاهان هخامنشی و ساسانی مراسم خاصی برگذار میگردید . نمایندگان 23 کشور «مستعمرات ایران و کشورهائیکه با ایران رابطه داشتند» بحضور شاه میرسیدند و هدایای دول متبوع خود را تقدیم میکردند . این هدایا بخش بزرگی از بودجه سالیانه کشور را تامین می‌نمود . کسروی در کتاب المحاسن و الاضداد در مورد تقدیم هدایا و نوع آن مینویسد : از هند : فیل ، شمشیر ، مشک و وسائل کشاورزی . از تبت و چین : مشک وعنبر ، ابریشم و رنگ . از سواحل رود سند : طاوس و طوطی . از دربار روم : فرش و پارچه های الوان ، جواهرات و مایحتاج سوارکاران ایرانی . از کشورهای همجوار و مصر : اسبهای زیبا و تیزرو ، گوسفند ، شتر ، آهو ، خروحشی و زرافه و سایر هدایای نقدی . تقدیم و نوع این هدایا در نقوش تخت جمشید بخوبی نشان داده شده است

نقش سوم در پلکان های اپادانا نقش شیر و گاو است که در کاخ های دیگر نیز دیده می شود. تاکنون تعبیر های بسیاری برای این نقش ارائه شده است ، مانند شیر ایران که گاو بابل را می‌درد یا تعبیر های دیگری که بیشتر آنها نادرست هستند. در این نقش چون هیچ نوشته یا اثر مشابه نوشته داری از آن در دست نیست، نمی توان با اطمینان کامل از آن سخن گفت تنها به دست آمدن مدارک تازه در آینده می تواند روشنگر این مطلب باشد اما برخی تعبیر های ارایه شده برای این نقش جنبه نجومی دارد. در یکی از این تعبیر ها گاو به عنوان صورت فلکی ثور و شیر به عنوان صورت فلکی اسد معرفی شده است پدیدار شدن ثور در آسمان صبح نشانه آمدن بهار بود در نیمه زمستان صورت فلکی اسد در کنار نصف النهار قرار می گیرد، در حالی که ثور در غرب غروب کرده و ناپدیده می شود. بنابر این نظر شیر به عنوان طالع و غلبه کننده بر ثور در حال مرگ نموده شده است


در تخت جمشید در نقوش برخی پلکانها افرادی را نقش کرده اند که به همراه خود ظرفها،
خوراکها و بره به همراه می برند. پوشاک این افراد تردیدی باقی نمی گذارد که اینان روحانیان پارسی و مادی هستند. این افراد چیزهایی را که با خود حمل می کنند برای مراسمی آیینی به همراه می برند، نه آن گونه که تصور کرده اند برای شاه خوراک می برند. بردن این همه بره های زنده و آماده نشده برای خوراک به درون محوطه تشریفاتی کاخ بی معنی است. مراسمی که در این کاخ ها انجام می گرفته بدون شک شامل قربانی کردن بره بوده متاسفانه نمی توان گفت که دقیقا" چه مراسمی در این کاخ ها برپا می شده، مراسمی مانند مراسم لن ( lan) که در گل نوشته ها باوری تخت جمشید فراوان از آن یاد شده احتمال بیشتری دارد
.

از نظر زمانی نیز این مراسم آیینی ترتیب و نظم و زمان خاصی نداشته است. تنها می توان تصور کرد که اگر در مراسم آیینی چنین پیشکشی ها و رسومی انجام می گرفته و اگر برای برگزاری مراسمی برای آغاز سال نو و آغاز بهار مراسمی برگزار می شده است. شاید از همین شیوه پیروی شده باشد. موادی که در مراسم آیینی لن برای پرستش و نیایش خدایان آورده می‌شده، شامل خوراک های گوناگونی مانند گوسفند، گندم، آرد، شراب ، آبجو، جو، انجیر، خرما، بوده. این خوراک ها همه به درگاه خدایان پیشکش می شده و احتمالا" پس از تبرک آن طور که از متن گل نوشته ها بر می اید میان افراد و مردم تقسیم شده از این میان گندم، آرد، شراب، جو و خرما هر یک به نوعی تا کنون در سفره هفت سین حضور دارند. گندم و جو به عنوان سبزه، ارد به عنوان نان، شراب به عنوان سرکه، البته گفته می شود در گذشته جامی از شراب نیز بر سر خوان نوروزی قرار می داده اند. خرما نیز در برخی از سفره های هفت سین نهاده می شود و آن طور که آمده شاهان ساسانی در صبح روز نوروز از شیری که در آن خرما انداخته بودند می نوشیدند. شاید پس از تغییر جایگاه طلوع آفتاب از برج حمل به حوت بره جای خود را به ماهی داده باشد و این رسم که در خوراک روز عید نیز ماهی گذشته می شود به همین دلیل بوده آوردن حبوبات و غلات برای مراسم سال نو بدون شک از همین گونه رسم هاست که بسیار نیز کهن است، شاید پیشینه آن به دوران آغاز فن کشاورزی بشر بر گردد که همواره از قدیمی ترین روایت ها بوده است
.

آن گونه که در کتاب المحاسن و الاضداد آمده:مردی خوش نام و خوش شگون بامداد نوروز به حضور شاه بار می یافت و میزی سیمین روبه روی او می نهاد. در کنار میز، کلوچه هایی گذشته شده بود که از حبوب گوناگون مانند گندم، جو، ارزن، نخود، عدس، برنج، کنجد و لوبیای پخته تشکیل شده بود. وی هفت دانه از هر یک از انواع این دانه ها را بر می داشت و از روی آنها پیشگویی می کردند و شکل آنها را به فال نیک می گرفتند. در این گفته ها به خوبی دیده می‌شود که عدد هفت تا چه اندازه مورد توجه است. کهن ترین نمونه ای که در آن به سفره هفت سین با عدد هفت اشاره شده، نوشته ابوریحان بیرونی است که آورده است : ( چون جمشید بر اهر یمن که راه خیر و برکت و بارش باران و سبز شدن گیاهان آغاز شد و هر کشتزار و شاخه و درختی که خشک شده بود سبز و تازه شد و به همین دلیل مردم گفتند روز نو یعنی روزی جدید و دوری تازه پس هر کسی از راه تبرک و یادمان، در این روز در ظرفی جویی کاشت، سپس این رسم در ایران باقی ماند و از آن پس مردم در نوروز در هفت ظرف، هفت نوع غله می کاشتند و سبز می کردند و با دیدن چگونگی رویش این سبزه ها، خوبی و بدی محصولات و وضعیت زندگی و کشت و کار را در سال نو پیش بینی می کردند
.


پس گیاهان و سبزه ها موارد اصلی سفره هفت سین را تشکیل می داده اند و شاید این گفته که هفت سین از هفت سینی گرفته شده درست باشد یا شاید در دوران اسلامی هفت سبزه را به صورت هفت سین خوانده اند چرا که این رسم از رسوم پیش از اسلام است و در آن زمان حرف سین معنی نداشته تا بر اساس یکی از حروف الفبای پس از اسلام خوان نوروزی چیده شده و به آن نام خوانده شود


سرتاسر تخت جمشید آکنده از نقش گلها و گیاهان درحال رویش و اوج شکفتگی است سرتاسر دیواره ها و فاصله نقش ها، حاشیه ها و حتی درهای آرامگاهها نیز با گل های نیلوفر آبی و گل های رزت پوشیده شده . فاصله میان گروه های نمایندگان در نقوش پلکان های شمالی و شرقی آپادنا درختان کاج به تصویر کشیده شده است. بر کناره پلکان ردیفی از گیاهان دیده می شود که اختلاف ارتفاع آنها نمایانگر رویش گیاهان به سوی بالاست و این حرکت را القاء می کند. حتی بر بالای ستون ها و گردن گاوهای سر ستون نیز این گلها نقش شده اند و در واقع سراسر مجموعه تخت جمشید دارای تصویرهایی از رویش گیاهان و شکفتگی و زنده شدن طبیعت است. به سخن دیگر تکرار آفرینش جهان به دست اهورامزدا است، مگر نه اینکه داریوش وخشایارشا ودیگر فرمانروایان هخامنشی در سرآغاز کتیبه های خود به ویژه درتخت جمشید این گفته را تکرار می کنند: ( خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن اسمان را آفرید که مردم را افرید که شادی را برای مردم آفرید ) همه چیز در این مجموعه گویای آفرینش، بهار، شکوفایی و تازه شدن است
.



زیباترین لحظات تقدیم شما همیشه بهاران



پیدایش نوروز (۱)


درود به همدلان عزیز و یاران همیشگی

یک روز دیگه طی شد و صدای پای بهار لحظه به لحظه نزدیکتر میشه و میشه به راحتی احساس یک پرنده ی مهاجر رو لمس کرد. یک آغاز٬‌ یک حرکت٬‌ و یکبار دیگه جوانه زدن و شکفتن و ریشه دادن. یک بار دیگه پیوند و با هم بودن٬ یک بار دیگه تداعی زیباترین لحظات٬ یک بار دیگه خواستن و پیش رفتن و یک بار دیگه ... هر چه که زیباییست.

قبل از شروع موضوع جدید
« شکر ایزد که هنوزم نفسی‌ست٬‌ شکر ایزد که هنوزم مجالی برای شکرگذاری هست. »

و اما در مورد این مبحث به علت طولانی شدن نوشته ها در دو بخش خدمت عزیزان ارائه میکنم و از تمام عزیزانی که در این باب مطالعاتی داشتن صمیمانه خواهش میکنم هر کجا که ایرادی یا اشتباهی هست حتما ذکر کنن تا اصلاح کنم. خصوصا شباهنگ عزیزم که میدونم در بخش تاریخ اطلاعات بسیار ارزشمندی رو ره‌آورد دارن.


پیدایش نوروز

آیین نوروز سابقه ای فراتر از چند سال و چند حکومت دارد در مورد آئین نوروز در زمان هخامنشی چندان اطلاعاتی در دست نیست ولی بر اساسی بعضی از تحقیقات محققان به نتایجی رسیده اند که به آن اشاره میشود.

در تقویم هخامنشی با توجه به کتیبه های به دست آمده مانند سالنامه های بابلی و همچنین متن های خزانه و باروی تخت جمشید می توان به دقت و به طور کامل زمان آغاز هر یک از ماهها و همچنین زمان دقیق کبیسه ها و آغاز سال نو را تعیین کرد. زمان نوروز همواره برابر آغاز ورود آفتاب به برج حمل ( بره ) دانسته شده که زمان دقیق اعتدال بهاری نیز هست. دست کم از دوره ساسانی چنین مدارکی در دست است. این زمان یکم فروردین و برابر با 21 مارس در تقویم میلادی است. بنابر این باید انتظار داشت که در تقویم هخامنشی آغاز روز یکم از ماه یکم هر سال برابر با یکم فروردین با 21 مارس باشد.

آن طور که از کتیبه های دوران هخامنشی بر می آید زمان آغاز سال نو زمان مشخص و دقیقی نداشته بلکه متغیر بوده و دلایل آن بسیار پچیده است. بنابر مدارک باقی مانده در سرتاسر دوران هخامنشی، زمان آغاز سال نو از 21 اسفند ماه ( 12 مارس ) تا 9 اردیبهشت ( 29 آوریل ) در نوسان بوده، ولی به طور کلی یک محدوده زمانی از یکم فروردین ( 21 مارس ) تا سوم اردیبهشت ( 23 آوریل) را در بر می گرفته است. بر اساس مدارک می بینیم که در سرتاسر دوران هخامنشی سالی که شروع سال نو در 21 مارس ثبت شده سال سوم پادشاهی کمبوجیه است .

آمار نشان می دهند که بیشترین روزی که در آن سال آغاز گشته روز 29 فروردین ماه ( 18 آوریل ) و پس از آن بیشترین آمار برای روز آغاز سال نو، روزهای نهم، یازدهم و نوزدهم فروردین ماه کنونی بوده است.
ابوریحان بیورنی آورده است که به موجب اینکه جمشید پس از اینکه نظام زندگی و عدل بر قرار ساخت را سر سال نو روز هرمزد از فرودین به تخت نشست آن روز را نوروز کرد اما در آن دوران بدلیل عدم حساب سال کبیسه در هر ۱۲۰ سال یک ماه نوروز از جایش تغییر می یافت و به پاییز می رفت.تا اینکه در زمان ملک شاه سلجوقی اصلاح شد ولی بازهم دقیق نبود تادر سال ۴۶۷ تقویم پارسی اصلاح شد و نوروز در اول فرودین قرار گرفت. در تقویم هخامنشی بر اساس محاسبه های بابلی ها، هر چند سال یکبار یک ماه کبیسه را به ماه ششم یا ماه دوازدهم اضافه می کرده اند، که در این میان آغاز روز اول ماه سیزدهم یا همان ماه کبیسه دوم نشان میدهد که آغاز این ماه در روز یکم فروردین و چند روز پیرامون آن نگاه داشته میشده است. در دوره هخامنشی 9 بار ماه سیزدهم در سال های کبیسه با روز یکم فروردین آغاز شده است . با اینکه مدارک به جا مانده از دوره هخامنشی یک محدوده زمانی متغیر را برای آغاز سال نو نشان می دهند اما بی شک سال نو در دوره هخامنشی ( یا دست کم سال اداری و رسمی ) با بهار آغاز می شده است. این گردش زمانی بر اساس محاسبه های مشترکی بوده که بیشتر در بابل و توسط کاهنان بابلی و مغان ایرانی ساکن بایل انجام میگرفته است گزارش های بسیاری گویای حضور مغان ایرانی در بابل است و آنچنانکه می دانیم کارهای رصدی نجومی، تقویم و گاهشماری همواره در دست روحانیون بوده است.

اصولا تخت جمشید بر اساس محاسبات نجومی برپا شده که موقع تابش خورشید در اعتدالین بهاری و پاییزی این دو موقع را تعیین کند.جشن نوروز ما شباهت با جشن آکتیو بابلی داشته. اما بدلیل نبود اسناد کافی پژوهشگران اختلافات زیادی در این مورد دارند. مقارن با پادشاهی خشایار شاه به احتمال زیاد توسط مغانی که از شکل دین زردتشتی منتشردر شرق ایران الهام گرفته بودند نوعی جشن مذهبی صورت گرفت که در ان اکثر مذاهب اصلی در ایران: زردتشتی مزدیسنی زروانی میترایی و مغان یک گاه شمار سی روزه که هر روز آن با نام خدایی بوده در ماههای ۱۲ گانه سال نامهای امشاسپندان و میهن فرشتگان گنجاده شده است

در تخت جمشید مدرک و نوشته مستندی در دست نیست که نشان دهنده برگزاری نوروز در تخت جمشید باشد، اما نمی توان پذیرفت که با شروع بهار و زنده شدن طبیعت و آغاز سالی تازه، هیچ مراسمی برگزار نمی شده . اکنون می توان به بررسی نمونه هایی چند پرداخت تا در این زمینه راهگشا باشند.

تالار آپادانا در تخت جمشید یکی از بزرگترین و مهم ترین ساختمان های سکوی تخت جمشید است و از جمله نخستین طرح های ساختمانی پیاده شده در این مجموعه بوده است. این کاخ به خوبی نشان می دهد که به عنوان یک تالار باز یا کاخ تشریفاتی ساخته شده و طرح و ساخت آن در زمان داریوش و خشایار شاه انجام گرفته است. دیواره داخلی پلکان شمالی و شرقی آن دارای نقوش برجسته بسیار زیبایی است که می توان آنها را به چند گروه تقسیم کرد. نخست سربازان ایلامی هستند ودر پشت سر آنان به عنوان گروه دوم بزرگان و بلند پایگان پارسی و مادی هستند که به صورت یک در میان به سوی پلکان میانی در حال حرکت هستند. آنان در حال گفتگو با یکدیگر و یک همراهی دوستانه هستند برخی دستان یکدیگر را گرفته اند و برخی برگشته و با کسی که دست بر شانه آنها گذاشته مشغول صحبت هستند. . بیشتر این بزرگان شاخه ای از یک گل نیلوفر آبی در دست دارند. این نقش که اکنون به نقش بار عام خزانه معروف است و دراصل از آن تالار آپادانا بوده صحنه بار در برابر پادشاه است و آن طور که شواهد نشان داده اند این شاه خشایارشاست مه داریوش شاه و ولیعهد هر دو در این صحنه گلی در دست دارند، گر چه این نقش بعدها به صورت یک نقش ثابت همیشگی و تشریفاتی هخامنشی در آمد، اما در بسیاری از این نقوش که جزییات و حالت ها به خوبی رعایت شده و حالتی طبیعت گرایانه را به تصویر کشیده اند گویای این است که همگی این افراد با گلهایی که در دست دارند باید در زمانی در این حالت حاضر می شده اند که فصل و زمانی مناسب برای رویش گل بوده ( بحث مصنوعی بودن این گلها به دلایل گوناگون مردود است ) . سراسر تخت جمشید نیز آکنده از نقش گلها و گیاهان است از نظر زمانی هنوز هم بهترین زمان برای شکوفایی گل ها در فارس، ماه فروردین واردیبهشت است، به ویژه برای گل نیلوفر آبی که فصل‌های دیگر مناسب نیستند پس زمان این صحنه را می توان نیمه آغازین بهار دانست.
در نقش های دیگر باقی مانده بر روی دیوار ها اشخاصی را نشان می دهد که با هدایا خاص و با احترام در حال حرکتند

از سوی دیگر مردمانی که با هدایا به سوی پادشاه می روند از کشورهای گوناگونی هستند و هر یک پوشاک سرزمین خود را به تن دارند. مردمان ساکن سرزمین های سردتر شمالی با پوشاک گرم و کاملا" پوشیده خود و مردمان سرزمین های گرم جنوبی چون مصریان و حبشیان و هندیان نیز با پوشاک کم و خنک خود ظاهر شده اند...


امیدوارم همیشه جاری و همیشه پویا باشید

تاریخچه نوروز


                                            ما بهاریم و در این حسرت سرا  
                                                                                     جلوه ما غیر رنگی بیش نیست

                                             گر رویم از خود کجا خواهیم رفت   
                                                                               و حشت اینجا ذر لنگی بیش نیست

                                                                                                                                                 (
عبدر القادر بیدل
)



تاریخچه نوروز

طبق عقاید زرتشت، ماه فروردین ( اولین ماه تقویم شمسی ایرانیان) به فراوشی (سرزندگی) اشاره دارد که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار تحول می کند. بنابراین، زرتشتیان، ده-روز را برای اینکه روح نیاکان خود را شاد کنند، گرامی می دارند ممکن است این سنت که، بعضیها قبل از نوروز به گورستانها میروند، ریشه در این باور داشته باشد. قصههای دیگری در مورد مبدأ نوروز نقل شده است. یک روایت این است که کیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند.
روایت دیگر آنکه در این روز خاص (اول فروردین)، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی نشسته بود در حالیکه مردم او را روی شانه‌های خود حمل میکردند. آنها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند
.
روایتی دیگر به سلیمان برمیگردد که حلقه خود را گم کرد و در نتیجه حکومت خود را از دست داد. بعد از اینکه چهل روز به دنبال آن گشت، حلقه خود را یافت و دوباره به حکومت رسید. از این رو، مردم در آن روز فریاد برآوردند که، “نوروز(روز نو) آمده است
".
در زمانهای قدیم، جشن نوروز در اولین روز فروردین (۲۱ ژانویه) شروع میشد، ولی مشخص نیست که چند روز طول میکشیده است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشنها یک ماه ادامه داشت. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا میشد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامیکه پادشاهان مردم عادی را به دربار سلطنتی میپذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت
.


مراقب خودتون باشین