با سپاس از همه عزیزانی که همیشه همراهم بودن از اینکه این مدت نتونستم به طور شایسته قدردان عزیزانی باشم که با گل واژه هاشون همیشه همراه و همدم و راهنما بودن٬ پوزش میخوام. سعی بر این خواهد بود که در اولین فرصت برای قدردانی و بهره مندی از نوشته های این عزیزان خدمت برسم
دانش، محصول اندیشه است و بصیرت، محصول عشق. جایگاه دانش، سر است و جایگاه عشق، دل. دانش از جنس دانستنی هاست وعشق از جنس احساسات. کسی نمی تونه بدون تعلیم و تربیت دانش رو فرا بگیره، اما بدون تعلیم، بصیرت ممکنه.
بصیرت، ارتباطی به اطلاعات نداره، بصیرت به بیداری مربوط میشه. اطلاعات از بیرون میآن؛ بصیرت از درون می جوشه. بصیرت، دانش حقیقیه. دانش فقط تظاهر میکنه که می دونه، اما بصیرت به راستی صاحب آگاهیست. دانش، تکرار طوطی واره، اکتسابی ست، واگویی دیگرانه. حداکثر کاری که انجام میده، حافظه ی انسان رو انباشه میکنه، اما درون همچنان خالی ست.
بنابراین، دنیای ما پر از آدمهای غافل دانشمنده، عکس این نیز مصداق داره: آدمهایی هستند که بصیرت دارند، اما دانشمند نیستند. پس ما نوعی جهل باسواد هم داریم و نیز نوعی بصیرت بی سواد.
آدمی که در خانه ی دل خویش ساکنه، به یک معنی از دنیای بیرون بیخبره. بی خبری او به نوعی پیرایگی و معصومیت آمیخته ست، اما در بستر معصومیت چیزی جوانه میزنه و میباله.
با عشق میتوان پلی زد بین بصیرت و دانش، یعنی درونی پر نور و شیدا داشت، و همچنین اشراف داشت بر آگاهی و دانش. چرا که عشق همواره راه گستر و هموار کننده ی مسیره. با وجود عشق روشنایی و سرمستی و انرژی به ارمغان میاد و این چیزیست که هم درون و هم برون رو سرشار میکنه و به انسان نیرو میده که خود رو آنگونه که شایسته ی نام انسان بودن هست٬ بسازه.
به امید افزون روزی عشق
انسان ... را نه به انچه که در ذهن دارد
نه به انچه که به زبان می اورد
و نه به انچه که شروع می کند
بلکه به انچه که به پایان می رساند" می شناسند
سال نو مبارک .موفق وشاد باشید
ما نوعی جهل باسواد هم داریم و نیز نوعی بصیرت بی سواد
عجب پارادوکسیه
واقعا همینطوره
بصیرت همون چشم دل هست
که اگر داشته باشی میتونی از درون همه چیزی سر دربیاری
بصیرت ۱۰۰٪ درسته ولی دانش همیشه دارای یه نقص هست
و اون اینکه در هر دوره نسیت به دوره ی قبل رشد میکنه
یعنی ممکنه در یک زمانی بگیم فلان درسته و در دوره بعد بگیم نه
یه منم سر بزن
ببخشید که فرم های نظرخواهیتون رو اینطوری پر می کنم٬ اما من آپدیت کردم٬ بخونید و برام دعا کنید...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
باز هم مستانه سرشار شدم از درس مکتب آموزگار مهربانم!
بعد چند روز رفتم سرای همنفس. دیدم چه خوشبو شده. عطر آشنایی میومد گفتم این همون عطر اقاقیاست پس برم سراغ باغش.!
بصیرت هنر دیدن نادیده هاست« جاناتان سویفت»
عزیز آسمونی! کاش همه ما آدما اینو میفهمیدیم که دوست داشتن هم همون بصیرت خود آگاهه. حتما تو یکی میدونی که من چی میگم. مگه نه گل باغ آسمونم؟
بصیرت تو ذات واست . یه امر فطریه. خودت اینو گفتی.پس دوست داشتن هم که یه امر فطریه؛ مگه نه؟ پس چرا ما آدما نمیخوایم باور کنیم که از این یادگار الهی به پاکترین و زیباترین وجهش استفاده کنیم؟ چرا بعضیها اونو محدود میکنن؟....
کاش همه ما آدما از عشق پلی میساختیم بین دانش و بصیرت! امیدوارم که چشمه بصیرت در من جاودانه بمونه و از عشق ازلی پیوسته سیراب بشم.!
پاینده باشید و در پناه حضرت دوست
سلام وبلاگت فوق العاده قشنگه نوشته هاتونم خیلی خوندنی و زیباست نمی دونی چقدر از این بابت خوشحال و شکرگذارم که با شما و وبلاگت آشنا شدم همیشه موفق و سربلند باشی دوست عزیزم.
سلام به بهترین خواهر دنیا ...مرسی که به بلاگم افتخار دادید
نیوشای گرامی بادرود فراوان وآرزوی سالی توام با تندرستی وشادکامی برای شما...تا آنجا که آگاهی اندک می گواهی می دهد..بصیرت«واژه تازی» افاده ای جز دانائی ندارد..ودانائی هم ازجستجوگری وپرسشگری ونقب زدن به زیر پوسته مسائل وخواندن وکسب تجربه بدست می آید.طبیعی است که تنها دانستن کافی نیست وانباشته های فکری اگرمجال انتشارنیابند..مغز انسان به یک کتابخانه خاک گرفته تبدیل می گردد..وعشق گرایش انسان بسوی آگاهی ازسطح به عمق است..وانتهائ آگاهی ناپیداست...
سلام مهربونم
سال نوت مبارک ملکه مارو فراموش کرد دیدی چه زود یادش رفت منو سرش شلوغه بزار برای تو بگم حرفامو حداقل خوشکلم حالت خوبه تو مسافراتام همش یادت میکردم
دلم برا نوشته هات تنگ شده بود
راستی اگر عشق مردود نباشه بله به جایگاه حرفات میرسیم
برات آرزوی موفقیت دارم
نیوشا جان بادرود.. ببخشید.من اکنون متوجه شدم منظورشما چشم دل است و بصیرت هم یعنی بینائی..ولی ازانجاکه چشم نیز در ارتباط با مرکز فرماندهی یعنی مغز است لذا چشم دل نیز نمی تواند ناآگاهانه ببیند...آگاهی هم دراثرکنگاش بوجود می آید..وگرایش بسوی کسب آگاهی هم نباز به مشوق وانگیزه دارد...واینها همه و همه نیززمینه مناسب اجتماعی می خواهد...برای کیب مقام شامخ انسان شدن تلاش بسیارلازم است....تندرست و موفق باشید.
روزی که ما آدمها قادر باشیم بین بصیرت و دانش پلی از جنس عشق بسازیم ...قطعا دنیا جای بهتری برای زندگی کردن خواهد بود.
سلام نیوشا جان٬ دیر به دیر آپدیت می کردی٬ داشتم نگران می شدم...
ضمنا برای حرف های قشنگی هم که برای من کامنت میذاری ممنونم٬ بازم آپدیتم...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
نیوشای عزیزم سلام ! سال نو مبارک !