من به اندازهی گلهای جهان شادابم
من به اندازهی دریا پر موجم، پر اوجم
و به سر شوق پریدن دارم
پر پروازی خود بگشایم
آسمان با همهی گسترهاش
نقطهای هست حضیض
از برای عاشق
پر گشودن داخل حجم دل انداختگیست.
دل عاشق بی شک
وسعتش بیتایی است.
من به اندازهی گلهای جهان شادابم
من عاشق که به اشواق تو میبالم خوش
من عاشق یعنی
تو و من داخل یک حرف بزرگ
اینکه میگویم من
من پرمعنائیست
اینکه میگویم من، من به اندازهی گلهای جهان دلشادم، من، من معنی دیگر دارد
آری اندازهی گلهای جهان دلشاد است.
من به ابعاد گرانمایهی عشق
رفتهام راهی که میباید رفت
دیدهام آنچه که باید نگریست
خواندهام آنچه که میباید خواند
تا که عشقم همهی هستی و ایمان من است
من به اندازهی گلهای جهان دلشادم
"نیوشای سخن"
سلام
:)
خوشا به احوالت
امیدوارم همیشه شاداب و دلشاد باشی
:)
نیوشا جان بادرودی گرم..................................***
بسیار سروده زیباوژرفی است....من به اندازه ی گلهای جهان
شادابم...من به اندازه ی گلهای جهان...دلشادم
نیوشا بدنبال یک جهان آرمانی است...جهانی که در آن من نیست...وهمه مایند....بیشک در آن جهان...مرزها و لایه ها
وخلاصه هرچه را که بتواند ایجاد فاصله نماید...جایی ندارند
ولی چگونه این جهان آرمانی شدنی است؟؟
خود جای نقد وتفسیروبررسی و موشکافی دارد..
برای ریشه کنی فقر و جهل و جنگ و خودسری ها...باید ابتدا زمینه ی پیدایش این گونه گزندها را شناخت...
تا مرداب هست...کرم و پشه هم هست...با پشه کش هرگزنمی توان وجود پشه را نفی و ریشه کن کرد..
علم علت شناسی بما می آموزد که به نبرد بی امان با معلولها برویم وگرنه هرنوع مبارزه ای بی سرانجام است
آفت شناسی احتماعی لازم است تا مرداب ها را بخشکانیم
تا مرداب و گنداب هست...حشرات موذی هم در جولانند
نیوشاجان...احساس عاشقانه ات را می ستایم ولی نازنینم
دردنیای قدرتمندی سرمایه وزور...با عاشقی نمی توان شکم گرسنه ها را سیر کرد....شاید در عصر ماقبل دوره خردمندی
می شد توده های گرسنه را با شگردهای آن دنیایی سرگرم نمود ولی اکنون تاریخ ورق خورده و عصر فریب و نیرنگ و شیادی و بهشت فروشی!!! سالهاست بسر آمده است.
عصرما عصرنقداندیشه و گزینش باورهای از جنس زمان است
من بعید می دانم بشر امروزی دگر بار فریب بهشت را بخورد و سختی ها و دشواریهای بوجود آمده توسط آندنیا فروشان رل بخورد........کشتی باورهای خرافی سالهاست به گل نشسته است.........دردنیای امروز کسی دیگر با شتر! بسفرنمی رود!!..حتی اگر سفربه بهشت باشد!!!!
بهرروی از اینکه دوست داری بشارتگر شادابی و دلشادی و عشق باشی خرسندم...و لی یادت بماند شکم گرسنه عشق را نمی شناسد...............
اگرچه برخی از دیدگاه های شما را ایده آلیستی میدانم
ولی همیشه به پیوندهای مشترک فکری با شما می اندیشم
بنابراین دوستی با شما را بسیار غنیمت می شمارم
تندرستی و شادکامی و هم چنان عاشقی برایت آرزو می کنم
...اوشو می گوید: جهان مشکلی ندارد
مشکل عدم آگاهی است ..........
نیوشای نازنینم درود..
اگر همه احساسها دربرگ گل جمع باشند
شما همچو برگ گلی ظریف و شادابی
خیلی دلم می خواست در این احساس پاک غوطه وربودم
ولی چکنم...نمی شود...درمیان این همه آلودگی چگونه می توان چون گلبرگ گلی ساده و سرشار از احساس بود
تندرستی و شادکامی فزون تر برایتان آرزو می کنم
من به ابعاد گرانمایهی عشق
رفتهام راهی که میباید رفت
دیدهام آنچه که باید نگریست
خواندهام آنچه که میباید خواند
تا که عشقم همهی هستی و ایمان من است
من به اندازهی گلهای جهان دلشادم
سلام نیوشای عزیز:
می دونم مطالبم اونطور که میگید قابل تعریف نیست٬ اما نوشته های شما واقعا بی نظیرند...
موفق باشید...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
سلام
واقعا زیبا بود درود برشما.
سلام نیوشا جان
وبلاگ بسیار زیبا وجالبی داری اگه دوست داشتی به منم سر بزن شاید خوشت بیاد .
می خواهم امشب یک سبد اختر بچینم - نبض دل مهتاب را بشمارم ای عشق - / نیوشا جان قلمت همیشه پر توان - زیبا نوشتی مثل همیشه - ممنون که منو مهمان حضور سبز خودت کردی - باز هم بهم سر بزن مرسی
سلام خواهری گلم .ممنون که سر زدید و.... شاد و موفق باشید
با سلام.
دوست عزیز قالب وب لاگ شما کمی بهم ریخته است و متون آن با منو های دیگر درهم آمیخته شده است بطوریکه موضوعات به راحتی قابل قرائت نیستند.بدورد
سلام نیوشای عزیزم
چه خوبه که دل به اندازه ی گلهای جان شاد باشه
موهبتی از این بالاتر نیست
و اون زمانیکه
ما - تو و من داخل یک حرف بزرگ - به اندازه ی گلهای جهان دلشاد باشیم لحظه ایه که همیشه انتظارشو می کشیم ...
ممنونم از محبت و لطف بیکرانت خانوم گل
شاد و پیروز باشی .
تو به اندازه گلهای جهان شادابی و مرا از سر شوق به تمام شادی٬ پی خود میخوانی . پی یک فصل جدید ....
فقط میتونم بگم که برات آرزوی شادی جاودانه دارم. به شادابی گل نه به عمر آن همنفسم.
پاینده باشی مهربانم و سرفراز
سلام.
نمی دونم چرا هر وقت میام اینجا نمیتونم نظر بدم..... برای خودم خیلی عجیبه.
ولی خب این دفعه .......
دلشادم از دلشادی ات.
راستی هیچ وقت دیر نیست .... مخصوصا برای کار های نیک!
تا بعد...
نیوشا جان با درودی دوباره...........................***
شخصی باا دبیات ویژه شما ولی با نشانه های ناقص من در وبلاگ ستاره قطبی(درمتن ۲۶ سالگی) بجای من نظر داده لطفا
آنرا تائید و یا رد نمائید........ممنون خواهم شد..........!
همیشه تندرست و عاشق و شادکام باشید.
نیوشا جان با درودی دگر بار و پوزش خواهی..............***
من وقتی بیشتر دقت کردم دیدم نوشته شما در ترتیب نظرات ایگونه نشان می دهد...بنابراین نوشته بالا را تصحیح شده ببین و پوزش دو باره مرا بخاطر این اشتباه بپذیر...ممنونم
سلام به خواهر خوبم ...آواز کردن شادمانی اعتبار حضور است به حس زیبای زیستن ..شادمانی تو سیراب شدن باغهاست ..تو دلهره تقدیر را آشیانه ساخته ای ..خوشحالم که خواهر خوبی دارم که هیچ وقت مثل من بی منطق نبوده
با سلام نیوشا جان باز هم مثل همیشه زیبا و دلنشین نوشتی موفق باشی - منتظر حضور شما هستم / یا حق